غنچه های فاطمه (س)
شنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۵۶ ب.ظ
تولد امام حسن (ع)
سالار بانوان دوازدهمین بهار زندگى را پشت سر نهاده بود که نور وجود نخستین فرزند گران مایه اش، «حسن» علیهالسلام را در وجود خویش احساس کرد، چرا که بخشى از نور امام و موهبت امامت از امیر مؤمنان به سازمان وجود او انتقال یافت و چهره ى نورافشان او با تجلى یافتن نور وجود حسن علیهالسلام در وجودش بصورت روشنى نورافشان تر و درخشنده تر گردید و نام گران مایه ى «زهرا» مصداق درخشنده ترى پیدا کرد.فرشته ى وحى به دستور خدا فرود آمد و مراتب تبریک و تهنیت پروردگار هستى را به پیامبر رسانید و گفت: «اى پیامبر خدا! پروردگارت
دستور داده است که این مولود مبارک را به نام فرزند «هارون» نامگذارى کنید.»
پیامبر پرسید: نام او چه بود؟
فرشتهى وحى گفت: او «شبیر» نام داشت.
پیامبر فرمود: من به واژه ى عربى سخن میگویم... (1)
فرشته ى وحى گفت: نام او را «حسن» انتخاب بفرمایید.
بدینسان پیامبر مهر، نام آن پاره ى ماه را «حسن» نهاد. در گوش راست او اذان گفت و گوش چپ او را با نام و یاد خدا قرین ساخت و اقامه خواند.
1 ـ بحارالانوار، ج 44
جهت خواندن به ادامه مطلب مراجعه نمایید .
تولد امام حسین (ع)
پس از گذشت مدتى از ولادت حضرت مجتبى علیهالسلام علائم و نشانه ها، نشانگر این بود که دومین فرزند گرانمایه ى «فاطمه» در راه است و آنگاه پس از شش ماه همانگونه که پیامبر پیش از آن مژده ى آمدنش را داده بود، دیده به جهان گشود.
در مورد ولادت حسین علیهالسلام از امام صادق آورده اند که: روزى همسایگان بانوى باایمان «امایمن» نزد پیامبر آمدند و گفتند: اى پیامبر خدا! شب گذشته «امایمن» تا سپیده دم بیدار بود و میگریست و همه ى ما را نیز ناراحت ساخته است.
پیامبر کسى را به خانه ى او گسیل داشت و او به محضر پیامبر شرفیاب شد. آن حضرت به او فرمود: «امایمن»! خداى چشمانت را نگریاند! همسایگانت به من گزارش کرده اند که تو سراسر شب گذشته را ناراحت و گریان بوده اى، چرا؟
پاسخ داد: اى پیامبر خدا! خوابى سخت و سهمگین دیدم و بخاطر آن تا سپیده دم گریه کردم. پیامبر فرمود: خوابت را برایم بازنمیگویى؟ بگو که خدا و پیامبرش به پیام آن داناترند. «امایمن» گفت: اى پیامبر خدا! بیان آن برایم گران است.
پیامبر فرمود: آنگونه که تو فکر میکنى نیست، رویاى خویش را بازگو.
آن بانوى باایمان گفت: «دیشب در عالم رویا دیدم که برخى از اعضاء پیکر مقدس شما در خانه ى من افتاده است...»
پیامبر فرمود: خواب خوشى رفته اى و خواب نیکویى دیده اى. پیام خواب تو این است که دخت گرانمایه ام «فاطمه»، «حسین» را به دنیا خواهد آورد و تو هستى که او را پرستارى و نگهدارى خواهى کرد و «حسین» همان پارهاى از وجود من است که در خانه ى شما قرار میگیرد.
آفرین خدا بر این کودک نورسیده
این جریان گذشت و پس از مدتى حسین علیهالسلام از افقسراى امامت و رسالت طلوع کرد. «امایمن» او را در آغوش گرفت و نزد نیاى گرانقدرش پیامبر آورد. آن حضرت حسین علیهالسلام را از او گرفت و فرمود:
«آفرین خدا بر این کودک نورسیده و بر او که او را در آغوش فشرده و بسوى من آورده است.»
تولد حضرت زینب (س)
بانوى بزرگ ایمان «زینب» در سال پنجم هجرى دیده به جهان گشود.
او سومین فرزند ارجمند خاندان وحى و رسالت و دودمان پاک و بلندآوازه ى امامت بود.
به هر حال آنگاه که او دیده به جهان گشود،
نیاى گرانقدرش پیامبر نام او را «زینب» نهاد. واژه ى مقدس و جانبخشى که از «زین» و «اب» شکل گرفته است و به مفهوم زینت و آراستگى پدر میباشد.
زینب دخت امیر مؤمنان در ماه شعبان به سال پنجم از هجرت دیده به جهان گشود. مادرش او را نزد پدر والامقامش على علیهالسلام آورد و گفت: على جان! این نوزاد را بگیر و براى او نامى شایسته برگزین.
على علیهالسلام فرمود: من در نامگذارى فرزندم بر پیامبر خدا پیشى نمیگیرم.
آن روز پیامبر در سفر بود. هنگامى که آمد، به خانه ى «فاطمه» وارد شد. از او خواستند تا نامى بر نوزاد خاندان رسالت برگزیند که فرمود: «من بر پروردگارم سبقت نمیجویم.»
در این لحظات بود که فرشته ى وحى فرود آمد و با تقدیم سلام و تهنیت خدا به پیامبرش گفت: «اى پیامبر خدا! نام این نوزاد مبارک «زینب» است، چرا که خدا این نام زیبا و شایسته را براى او برگزیده است.»
تولد حضرت ام کلثوم (س)
بیت ساده و پرشکوه سالار بانوان و امیر مؤمنان، چهارمین فرزند گرانمایه ى خویش را که دومین دختر این خاندان بزرگ به حساب می آمد، بسان سه فرزند پیشین با موجى از شادى و شادمانى پذیرا گشت.
او که به «امّ کلثوم» نامگذارى گردید از سویى بسان خواهر قهرمانش «زینب» داراى اصالت و نسبى شریف بود و از دگر سو از تربیت شایسته و بایسته و بسیار ممتازى بهرهور گردید.
آخرین غنچه حضرت زهرا (س)
ولادت غم انگیز محسن علیهالسلام همانا روز شهادتش نیز بود، و کیفیت شهادتش قبلاً پیشگویى شده بود.
این دلیل بر بزرگى مصیبتى است که با قتل محسن علیهالسلام بر اسلام وارد شد و نشانه ى شدت غصه اى است که مادر دلسوخته اش حضرت زهرا علیهاالسلام با از دست دادن این پسر کشید.
گل زهرا علیهاالسلام اول شهید شد و سپس سقط گردید!
۹۵/۰۱/۱۴